کتاب مکن ای صبح طلوع/ کربلایی محمود بهجت
کتاب «مکن ای صبح طلوع» مجموعهای از مراثیِ مرحوم کربلایی محمود بهجت، پدر آیتاللهالعظمی بهجت قدسسره، است.
مرحوم محمود بهجت برای به تصویر کشیدن مصیبتهایی که بر آلالله در صحرای کربلا روا داشته شد، اشعاری را سرودهاند که با وجود عدم آشنایی ایشان با علوم شعر و عروض و قافیه، دارای خلوص و صداقت و صمیمیت بالایی است که خواننده را متقاعد میکند این اشعار بدون عنایت حضرت حق، سروده نشده است. با اندکی جستوجو میان اشعار این مجموعه و دیدن صنایع ادبی، تمثیل، تضمین و اقتباس از آیات و روایات که به نحوی هنرمندانه مورد استفاده قرار گرفته است، میتوان به قریحه ادبی بالای کربلایی محمود بهجت پی برد.
نمونه بارز و قابل توجه این اشعار، ترکیببند معروف «مکن ای صبح طلوع» است که از مدتها پیش بهعنوان یکی از بهترین اشعار حماسی و عاشورایی، در بیشتر هیئات عزاداری زینتبخش مجالس سینهزنی بوده است. این شعر بنابه فرمایش آیتاللهالعظمی بهجت قدسسره، اثر ماندگار مرحوم کربلایی محمود بهجت پدر بزرگوار ایشان است. قسمتی از این سروده در ادامه میآید:
شب وصل است و تبِ دلبری جانان است
ساغر وصل لبالب به لب مستان است
در نظر بازیشان اهل نظر حیران است
گوئیا مشعله از بامِ فلک ریزان است
چشم جادوی سحر زین شب و تب گریان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
«یا رب این بوی خوش از روضه جان میآید؟
یا نسیمی است کزان سوی جهان میآید؟»
«یا رب این نور صفات از چه مکان میآید؟»
«عجب این قهقهه از حورِ جنان میآید!»
یا رب این آبِ حیات از چه دلی جوشان است؟
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
«چه سَماع است که جان رقص کنان» میآید؟
«چه صفیر است که دل بال زنان میآید؟»
چه پیامی است؟ چرا موج گمان میآید؟
چه شکار است؟ چرا بانگ کمان میآید؟
چه فضایی است؟ چرا تیر قضا پران است؟
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
شایان ذکر است که اشعار این مجموعه، جهت استفاده در مجالس عزاداری سروده شده و بسیاری از این اشعار فقط هنگام خوانده شدن با ریتم و قالب مشخص مداحی و مرثیهسرایی، وزن و موسیقی اصلی خود را باز مینمایند.
این کتاب دارای بخشهایی چون: مراثی حضرت زهرا سلاماللهعلیها، مراثی حضرت امام حسن علیهالسلام و مراثی شهدای کربلا است. در بخشی از این کتاب در مرثیه امام حسن علیهالسلام میخوانیم:
کشتۀ زهر جفا شد مجتبی خاک غم بر سر کنید از این عزا
زهر کین چون بر حسن شد کارگر زد صدا بر خواهر خونینجگر
ای بلاکش خواهرِ بیبال و پر ای امید عترت خیرُالبشر
برخیز و بر حالم دمی برخوان عزا
این کتاب در سال۱۳۹۰ در ۳۶۰ صفحه توسط دفتر تنظیم و نشر آثار آیتاللهالعظمی بهجت قدسسره به چاپ رسیده است.
صفحات: 1· 2