با توجّه به آية 29 حجر اينكه خداوند از روح خود در وجود آدم ـ عليه السلام ـ دميده است، چگونه انسان در روز قيامت عذاب ميشود، در حالي كه داراي روح الهي است؟
خداوند در چند سورهاي از قرآن روح را به خود نسبت ميدهد: (حجر، 29؛ ص، 72؛ سجده، 9 و انبياء، 91.) حقيقت روح چيزي غير از بدن است[1] و تا آن نباشد انسان به وجود نميآمد كرامتي كه خداوند به انسان مرحمت فرمود و مظهر آن امر به سجدة فرشتگان قرار گرفت در نكتة «نفخت فيه من روحي» نهفته است وگرنه بدن تنها لياقت آن سجده را ندارد. امّا سؤالي كه مطرح نموديد اگر منظورتان اين است كه «روح انسان قسمتي از روح خداست»، يعني چيزي از روح خداوند جدا شده و در انسان وارد شده باشد؛ اين صحيح نيست، چون اينكه در آيات قرآن «من روحي» و «من روحنا» و «من روحه» منظور اين نيست كه چيزي از خداوند جدا شده و در انسان وارد شده باشد، چنان كه در بعضي از مكاتب فلسفي آمده كه انسان از دو عنصر الهي و شيطاني تشكيل شده، چه بسا همين انديشه در عمق ذهن گويندگان آن موجب شده است كه پندارند انسان در تكامل خود، سرانجام خدا خواهد شد. در صورتي كه خداوند بسيط است و جزء ندارد و چيزي از خداوند كم و زياد نميشود.
اگر منظورتان اين است كه انسان داراي روحي باعظمت و شريف است، يعني اضافة روح به خداوند اضافة تشريفي است. در اضافه، كمترين مناسبت كافي است و در همة زبانها نيز رايج است، مثلاً در زبان فارسي ميگوييم: خداي ما، آسمان ما، عالم ما… اين قبيل اضافات ملكيت و جزئيت را نميرساند، بلكه نوعي اختصاص است كه از كمترين مناسبت پديد ميآيد. امّا در اضافة روح به خداوند چيزي بيش از رابطة خالق و مخلوق را لحاظ كرده است (همان طوري كه در مورد كعبه ميفرمايد: «بيت الله») اين به خاطر شرافت روح است، روح از جهت شرافت به خدا نزديكتر است.[2]
صفحات: 1· 2