ثوابی که از روزهداری بالاتر است
گفتاری از حجتالاسلام حسینی قمی درباره اهمیت افطاری ساده
همهی ما دربارهی اصل ماه رمضان و روزهی آن مفصل شنیدهایم، این روزها هم شاید بسیار بیشتر بشنویم. در روایتی آمده است که «من صام یوم تصوعاً فلو یعطی منع الارض ذهبا لم یستعد ثوابه»؛ یعنی کسی که یک روز را با میل و رغبت روزه بگیرد، خداوند اگر همهی زمین را بهعنوان پاداش، پر از طلا کند و به او بدهد، هنوز ثواب او را بهطور کامل تا روز قیامت نداده است. یعنی دنیا اصلاً ظرف پاداش روزهدار نیست و باید در قیامت پاداش او داده شود. این پاداش یک روز روزهدار است. ما نظیر این روایت فراوان داریم که همه شنیدهاند یا خواندهاند. پیامبر در حدیثی قدسی فرمودهاند: «الصوم لی و أنا اجزی به»؛ یعنی روزه برای من [خداوند] است و من خودم پاداش روزهدار هستم.
اما جالب است بدانیم با همهی فضیلتی که راجعبه روزهی ماه رمضان آمده است، درعینحال پیامبر میفرمایند: «تفطیرک الصائم افضل من صیامک»؛ از این روزهای که اینچنین ثوابی برای آن آمده است هم بالاتر داریم. از روزه بالاتر چیست؟ افطاری دادن به یک روزهدار. اگر مردم ما به همین نکته توجه داشته باشند و باور کنند که عملی بالاتر از روزه وجود دارد و آن افطاری دادن به روزهدار است، مسئلهی خیلی مهمی تحقق مییابد. در این صورت، رغبت مردم به افطاری دادن و مخصوصاً افطاریهای ساده، افزایش مییابد.
اهميت علم اخلاق
جناب احمد بن محمد بن مسكويه رازي (325-421)كه از علماي بنام شيعه به شمار مي رود معاصر مرحوم ابن سيناست.داستاني در برخورد وي با بوعلي (رضوان الله عليها) نقل مي شود كه در صورت صحت،نشانه اهتمامي است كه جناب ابن مسكويه به مسئله اخلاق دارد.البته در عصر آنان يعني درحكومت آل بويه كه حكومتي شيعي بود و شيعيان كم و بيش به دربار راه پيدا مي كردند،كتابهاي فراواني با حمايت حكومت وقت ،نوشتند و شاگردان زيادي تربيت كردند.اين قصّه كه در بخشي از مقدمات كتابهاي ابن اسكويه آمده ،اين است كه :
روزي شاگردان ابن اسكويه در كنار او نشسته بودند،در همان حال،ابن سينا وارد شد و گردويي در دست داشت.او به ابن اسكويه گفت:سطح اين گردو را مشخص كن و مساحت يك دانه جو را نيز مشخص كن و بگو كه مساحت اين دانه گردو با چند حبّه جو برابر است.فوراً ابن اسكويه كتاب اخلاق را به ابو علي سينا داد و گفت: تو نخست،اخلاقت را با اين كتاب،اصلاح كن تا ما مساحت آن گردو را مشخص كنيم.(كتاب تهذيب الاخلاق و تطهير الأعراق،ص12 )
يعني احتياج انسان به اصلاح اخلاق و تهذيب روح ،بيش از نيازمندي وي به دانستن مساحت گردو و مساحت حبّه جو است،يعني در برابر قوّت تو در رياضي ما در “رياضت” قوي هستيم و اگر تو در ريلضيات ،مسائلي را طرح مي كني ، ما در رياضتها مباحثي را ارائه مي دهيم.
منبع: برگرفته از كتاب مبادي اخلاق در قرآن،آيه الله جوادي آملي ، ص 145
مجموعه خاطرات جالب از سبک زندگی امام خمینی(ره)
عروسی در ماه مبارک رمضان
در حالی که رسم نیست در ماه رمضان ازدواج کنند، اما عروسی ما در ماه رمضان بود. آنقدر امام به درسشان مقید بودند که حتی برای ازدواجشان حاضر به تعطیل کردن درس نبود و میگفتند چون ماه رمضان درسهای حوزه تعطیل است وقت مناسبی برای عروسی ماست.
فقط گناه نکن
اوایل زندگیمان، به من گفتند من به کار تو کاری ندارم. به هر صورت که میل داری لباس بخر و بپوش، اما آنچه از تو میخواهم این است که واجبات را انجام بدهی و محرمات را ترک کنی، یعنی گناه نکنی.
به متسحبات خیلی کار نداشتند، هر طوری که دوست داشتم زندگی میکردم. به رفت و آمد با دوستانم کاری نداشتند و اینکه چه وقت بروم و چه وقت برگردم، ایشان به درس و تحصیل مشغول بودند و من هم سرم به کار خودم بود.
نقل از همسر امام (ره)
خوش به حال من که چنین همسری دارم
علاقه و محبت وافری به همسرشان داشتند به طوری که خانم در یک طرف قرار داشت و بچهها در طرف دیگر و این دوست داشتن با احترام خاصی همراه بود. یک بار خانم مسافرت رفته بودند، آقا خیلی دلتنگی میکردند. وقتی آقا اخم میکردند ما به شوخی میگفتیم اگر خانم باشد، آقا میخندند، وقتی نباشد آقا ناراحت هستند و اخم میکنند.
هرچه سربهسر آقا گذاشتیم، اخم ایشان باز نشد. بالاخره من گفتم: «خوش به حال خانم که شما این قدر دوستشان دارید.» آقا گفتند: «خوش به حال من که چنین همسری دارم. فداکاری که خانم در زندگی کردند، هیچ کس نکرده است.»
صفحات: 1· 2
دستورالعمل آیت الله شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی به امام خمینی، به شش روایت
سالک الی الله آیت الله حاج شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی در حرم امام رضا (ع) خطاب به امام خمینی: چه اصراری دارید چیزی را که ممکن است موجب خسران شود، یاد بگیرید؟ اما من چیزی را به شما یاد میدهم که برایتان خسارتی ندارد و محتاج دیگران هم نمیشوید
روایت اول:
(به نقل از فرزندآیت الله موسی شبیری زنجانی)
در سفری که امام خمینی(ره) و پدرم برای زیارت به مشهد مقدس رفته بودند امام در صحن حرم امام رضا (ع) با سالک الی الله حاج حسنعلی نخودکی مواجه میشوند. امام امت (ره) که در آن زمان شاید در حدود سی الی چهل سال بیشتر نداشت وقت را غنیمت می شمارد و به ایشان میگوید با شما سخنی دارم.حاج حسنعلی نخودکی میگوید: من در حال انجام اعمال هستم، شما در بقعه حر عاملی (ره) بمانید من خودم پیش شما میآیم. بعد از مدتی حاج حسنعلی میآید و میگوید چه کار دارید؟
امام (ره) خطاب به ایشان رو به گنبد و بارگاه امام رضا (علیهالسلام) کرد و گفت: تو را به این امام رضا، اگر (علم) کیمیاداری به ما هم بده؟
حاج حسنعلی نخودکی انکار به داشتن علم (کیمیا) نکرد بلکه به امام (ره) فرمودند:اگر ما «کیمیا» به شما بدهیم و شما تمام کوه و در و دشت را طلا کردید آیا قول میدهید که به جا استفاده کنید و آن را حفظ کنید و در هر جایی به کار نبرید؟
امام خمینی (ره) که از همان ایام جوانی صداقت از وجودشان میبارید، سر به زیر انداختند و با تفکری به ایشان گفتند: نه نمیتوانم چنین قولی به شما بدهم.
حاج حسنعلی نخودکی که این را از امام (ره) شنید روبه ایشان کرد و فرمود: حالا که نمیتوانید «کیمیا» را حفظ کنید من بهتر از کیمیا را به شما یاد میدهم و آن این که:
بعد از نمازهای واجب یک بار آیه الکرسی را تا «هو العلی العظیم» میخوانی.
و بعد تسبیحات فاطمه زهرا سلام الله علیها را میگویی.
و بعد سه بار سوره توحید «قل هو الله احد» را میخوانی.
و بعد سه بار صلوات میگویی: اللهم صل علی محمد و آل محمد
و بعد سه بار آیه مبارکه: وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا ؛
(سوره طلاق آیه 2 و 3) (هرکس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم میکند و او را از جایی که گمان ندارد روزی میدهد، و هرکس بر خداوند توکل کند کفایت امرش را میکند، خداوند فرمان خود را به انجام میرساند، و خدا برای هر چیزی اندازهای قرار داده است.)
را میخوانی که این از کیمیا برایت بهتر است.
صفحات: 1· 2