صاحب جواهر
28 دی 1395 توسط فريبا عقيلي
صاحب جواهر(کتاب فقهی) با خود عهد کرده بود که هر شب یک مقداری از کتاب جواهر را بنویسد .
در یکی از شب ها فرزندش از دنیا رفت صاحب جواهر (آیت الله محمد حسن نجفی) به علّت همان عهدی که کرده بود قلم و کاغذ بدست گرفت و با چشم گریان و قلب محزون آمد کنار جسد فرزندش و مشغول نوشتن جواهر شد و دست از نوشتن بر نداشت . .
حاج میرزا حسین سبزواری و محمد هاشم میرزای افسر حکایت می کنند که مرحوم حاج ملا هادی سبزواری مراقبت زیاد در درس داشت و کمتر درس و بحث را ترک می کرد، روزی به واسطه شدت سرما گفت : فردا درس تعطیل است ، فردای آن روز به مجلس درس حاضر شد . طلبه ها علت را پرسیدند . فرمود : دیدم گاوان برای زراعت می روند ، روا ندیدم که من بحث را ترک گویم.