حضرت موسی در جایی نشسته بود، ناگاه ابلیس که کلاهی رنگارنگ بر سر داشت نزد موسی آمد. وقتی که نزدیک شد، کلاه خود را برداشت و مؤدبانه نزد موسی ایستاد. موسی گفت: تو کیستی؟ ابلیس گفت: من ابلیس هستم! موسی گفت: آیا تو ابلیس هستی؟ خدا تو را از ما و دیگران دور…
بیشتر »