با حجاب بودن زنان اعیان و اشراف ایرانی و اروپایی در گذشته
در قضیهی زن، آنیكه باید جواب بدهد، آنیكه گریبانش گیر هست، غرب است، نه اسلام، نه جمهوری اسلامی. آنهائی كه مرزهای دو جنس را بكلی از بین بردند، آزادی جنسی را در عمل، در زبان، در تبلیغات، حتّی در فلسفه ترویج كردند، باید پاسخ بدهند. نتیجه این شد كه با توجه به خوی تجاوزگری طبیعی و قوّت طبیعیای كه مرد نسبت به زن دارد، زن مظلوم واقع بشود و نسبت به زن حقكشی انجام بگیرد. زن را وسیلهای برای فروش كالاهایشان قرار بدهند؛ مثل یك كالا، مثل یك متاع! شما این مجلات فرنگی را نگاه كنید؛ برای فروش یك متاع، پیكر لخت یك زن را نشان میدهند! آخر اهانتی از این بالاتر برای یك زن ممكن است؟ آنها باید جواب بدهند.
حجاب، تكریم آن كسی است كه در حجاب است. حجاب زن، تكریم زن است. در بیشتر كشورها- حالا من «بیشتر» كه میگویم، چون همه را اطلاع ندارم- در گذشته، در قدیم، در همین اروپا تا دویست سیصد سال پیش زنهای اعیان و اشراف حجابی روی صورتشان میانداختند؛ در بعضی از فیلمهای قدیمی شاید دیده باشید. یك حجاب میانداختند كه چشمها به روی آنها نیفتد. این، تكریم است. در ایران باستانی زنهای اعیان و اشراف و رؤسا همه باحجاب بودند؛ زنهای افراد پائین و طبقات پست، نه، بیحجاب هم میآمدند؛ مانعی هم نبود. اسلام آمد این تبعیض را گذاشت كنار، گفت نخیر، زن باید باحجاب باشد؛ یعنی این تكریم مال همهی زنان است. آن وقت آنها حالا شدهاند طلبكار، ما شدهایم بدهكار! آنها بدهكارند؛ آنها باید بگویند چرا زن را مثل یك كالا وسیلهی شهوترانی قرار دادند.۱۳۸۶/۱۰/۱۳
بیانات رهبر معظم در دیدار دانشجویان دانشگاههای استان یزد