نامي از آسمان
و آنگاه پیامبر، از راهی که در متن تهنیت ملائک میدرخشد، با سلامی به برکت این روز، به حجره کوچک آن دو بزرگوار میآید. کودک را عاشقانه در آغوش میفشارد.
جبرئیل، نام زیبای حسن را به چشمروشنی میآورد. پیامبر این نام را با اذان و اقامهای سبز، متبرک میکند.
راستی کدام نام نیک برازندهاش نیست؛ وقتی او امین و زکی در میان خاکنشینان و پرهیزکار و کریم خاندان وحی است؟!
کدام نام نیک، برازندهاش نیست، وقتی سید و پیشوای نیکان خوانده میشود و خاطره بهشت را با خود دارد؟!
در آغوش آسمان
پیامبر باید او را به تمام گوشها و چشمها برساند؛ زیرا از ضمیر و آینده مردم خبر دارد و از فرداروز که ورق برمیگردد، آگاه است.
پس باید حسن خویش را در آغوش، به منبر ببرد و بر مهربانی زانوانش بنشاند. مردم باید موعظه و حسن را با هم بشنوند؛ باید سجدههای پیامبرشان را با کودکانههای حسن علیهالسلام به خاطر بسپارند؛ باید زوایای ذهن خویش را با خاطره این کودک بهیاد ماندنی، آذین ببندند.
پیامبر نه فقط برای حسی پدرانه که به خاطر فرداروز پیروانش، باید حسن را مانند رسالتی که پیش از این داشت، به دوش بکشد تا مردم، به مجتبی بودنش ایمان بیاورند.