مسکن و خانه خوب در اسلام
پس از این مقدمه می رسیم به یک فرمول، فرمولی که درخصوص خانه است، خانه و مسکن از نظر اسلام؛ حالا هر کس در این زمانه و در این شرایط هر قدر توانست خانه اش را به این فرمول نزدیک کند، خودش سود کرده است و خودش به محل آسایش و آرامش از نظر اسلام نزدیک شده است. فرمول خانه خیلی جالب است، وقتی انسان به جزئیاتش دقت کند و آنها را با شرایط فعلی جامعه مقایسه کند، نکات بسیار جالبی توجهش را جلب می کند و متوجه شکاف و فاصلة بسیار بزرگی می شود بین چیزی که عمل کرده ایم و چیزی که اسلام می گوید.
نکتة دیگری هم ذهن انسان را درگیر می کند و آن اینکه خصوصیاتی که اسلام برای خانة خوب در نظر گرفته است مخصوص انسان مسلمان مؤمن نیست، هر انسان آزاده ای وقتی به فرمول اسلام نظر کند این فرمول را می پسندد و به عبارت دیگر این فرمول اسلام یک فرمول بشری است و مختص مسلمانان نیست.
و اما فرمول:
«ساخت با پول حلال + نقشه و جای مناسب + محله و همسایگان خوب + استحکام بنا – تجملات»
فرقی ندارد این پول حرام چگونه به دست آمده باشد از طریق کلاه برداری باشد، یا استفاده از موقعیت، رشوه باشد یا … ، خانه ای که با پول حرام ساخته شود و لو اینکه آن پول حرام فقط یک آجر از تمام خانه باشد، خانة مطلوب از نظر اسلام نیست، این خانه برکتی نخواهد داشت و همان یک آجر می شود اساس خرابی و ویرانی حقیقی آن خانه. [2]
خانه باید در جای مناسبی قرار گرفته باشد، مقصود از این مورد چیزی جدای از محله و همسایگان است، منظور موقعیت جغرافیایی خانه است، هم خود خانه و هم نقشة آن. مثلاً جایی ساخته شود که زمین استحکام لازم را دارد، جایی باشد که اهل خانه به امکانات مورد نیازشان دسترسی آسانی داشته باشند، دستشویی و اتاق ها جلوی چشم دیگران نباشد، از نظر جغرافیایی خانه دور از جامعه نباشد و زندگی در اطراف آن جریان داشته باشد، آب و هوای خوب و مناسبی داشته باشد و … . خانه باید محل آرامش باشد، نوع معماری خانه، مصالح، نقشه، قرار گرفتن اتاق ها، آشپزخانه، حمام و دستشویی و … همگی بر روی روان انسان و آرامش انسان تأثیر می گذارد، معماری های قدیم را حتماً دیده اید یا برخی ممکن است در آن زندگی کرده باشند و یادشان بیاید، نوع معماری به گونه ای بود که همة خانواده کنار هم جمع شوند، حیاط، حوض وسط، قرار گرفتن اتاق ها و … . نوع معماری و نقشة خانه در آرامش و آسایش انسان و تربیت انسان مؤثر است. آرامش فقط برای افراد خانوادة خود انسان نیست، آرامش داشتن ما در خانه مان نباید باعث از بین رفتن آرامش دیگران بشود، به همین دلیل اسلام سفارش می کند به ساختن خانه هایی که به خانة همسایه مشرف نباشد. [3]
شکل معماری در جامعه و در چگونه خانه ای زندگی کردن، بخشی از فرهنگ جامعه را شکل می دهد. زیرا خانه های قدیمی ما یک نوع خانواده و خلقیات بار می آورند (حیاط بزرگ، حوضی در وسطش و اتاق هایی در اطراف؛ از این اتاق، پدر بزرگ در می آید و از آن اتاق دایی و از آن یکی هم عمو. بچه های خانواده، همه دور هم و بر یک سفره جمع می شوند و در واقع، این خانه است که خانواده را به دنبال خود می کشاند) و آپارتمان نوعی دیگر از خانواده ایجاد می کند. حتّی شکل در و پنجره و ارتباط اتاق ها با هم، به ناچار تأثیر خاصی بر ذهن و خلق و منش و تربیت افراد دارد. [4]
در معماری قدیم برای راحتی زن ها و مردها دو نوع کوبه در بود که با توجه به صدای متفاوتشان شخصی که در خانه بود می فهمید مردی پشت در است و یا زنی … .
معماری های قدیم یکی از نکات مثبت شان همین مسئله بوده است، هم آرامش فرد و خانواده اش و هم آرامش و آسایش همسایه، اما الان آسمان خراش ها آسایش ها را بلعیده اند. در معماری قدیم برای راحتی زن ها و مردها دو نوع کوبه در بود که با توجه به صدای متفاوتشان شخصی که در خانه بود می فهمید مردی پشت در است و یا زنی … .
از این نکته که بگذریم خانه ای از نظر اسلام خوب است که در محله ای خوب قرار گرفته باشد و همسایگان انسان، انسان های نیکوکار و صالحی باشند. [5] اسلام نگفته است در محله ای زندگی کن که انسان های با ثروت زیاد زندگی می کنند، بلکه نیکوکاری و صالح بودن همسایه ها را مورد توجه قرار داده است.
چرا؟ چرا این مسئله این قدر مهم است؟ چون انسان های زیادی هستند که فقط به علت داشتن همسایه های بد و آزارشان مجبور شده اند خانه هایشان را به قیمت هایی بسیار کم بفروشند و از آن محله بروند، چون انسان برای اینکه آسایش داشته باشد و در پرتو این آسایش بتواند به عبادت خدا بپردازد، لازم است در خانه ای زندگی کند که محل و همسایگانش خوب باشند. اما خوب به اعتبار دین، اخلاق و نیکوکاری.
نکتة بسیار مهم دیگر در خصوص خانه این است که خانه باید بنایش مستحکم باشد، [6] بلایای طبیعی در زندگی انسان بسیار اتفاق می افتد، سیل هست، زلزله هست، رانش زمین هست، طوفان هست و … خانه را باید به گونه ای ساخت که در مقابل بلایای طبیعی حداقل اندکی مقاوم باشد، ما امروزه خانه ها را به گونه ای می سازیم که عمر مفیدشان گاهی به چهل سال هم نمی رسد و برخی از خانه های ما بعد از چهل سال بدون اینکه زلزله ای چیزی بیاید تنها با وزیدن یک باد تند ممکن است ویران شود!
کشور ما و مردم ما از این مستحکم نبودن خانه ها ضرر و زیان های زیادی دیده اند، یک نمونه اش زلزلة شهرستان بم در استان کرمان، با آن همه کشته، اگر خانه ها مستحکمتر ساخته می شدند وضعیت کشته شدگان از زلزله به این سطحی که الآن هست نبود، خیلی از کشورهای شرق آسیا، زلزله هایشان بیشتر از کشور ماست، هم به لحاظ قدرت و هم به لحاظ تعداد و مدت زلزله، اما میزان تلفاتشان از ما کمتر است، چرا؟ چون خانه هاشان را مستحکم می سازند و به این دستور اسلام بیشتر از ما که مسلمانیم توجه می کنند.
و اما تجمّل، تجمل خانه فقط به محلة آن و یا به کار بردن مصالح ساختمانی خیلی گران و تجملاتی نیست، استفاده از نقشه ای که نشان از تجمل باشد و اینکه حتی خانه دارای وسعتی بیش از حد کفاف خانواده باشد [7] تجمل محسوب می شود و در روز قیامت وبال گردن مالکش خواهد بود.[8] هرچه که انسان بیشتر با تجمل آجرهای خانه اش را بالا ببرد بیشتر از قبل دینش پایین می آید. یکی از سعادت های انسان و راه های غلبة انسان بر مشکلات زندگی داشتن خانه ای خوب، تمیز و دارای وسعتی به اندازه است، اتاق ها به اندازه و تمیز باشند، آشپزخانه و محل پخت و پز مناسب و در جایی راحت برای آشپز باشد، دستشویی و حمام تمیز و در جایی دور از چشم دیگران باشد و … .
حتی اگر خانه ای دارای وسعتی بیش از حد کفاف خانواده باشد، تجمل محسوب می شود.
هیچ کس منکر این نیست، اما گاهی دیده می شود انسان ها برای اینکه به یکدیگر فخر بفروشند، یا اینکه احترامی چیزی بین اهالی محل یا فامیل کسب کنند دست به استفاده از تجمل می زنند، اینکه خانه تمیز باشد، وسعتش به اندازه باشد و … به هیچ وجه چیزهای بدی نیستند، اما قرار است خانه بشود مایة آرامش انسان تا انسان بهتر و بیشتر بتواند بندگی خدا را بکند نه اینکه خود این خانه و ساخت و ساز و مصالح و نقشه اش و … بشود دلیل برای آسایش نداشتن انسان در خانة ابدی اش …
قبر … ، برای آن خانه چه کرده ایم؟! مسکنِ مهر یعنی جایی که انسان به جهت اینکه آرامش دارد مهرورزی می کند و مهربانی و همین مهرورزی کردن و مهربانی کردن برایش بندگی کردن را به ارمغان می آورد و می شود دلیل تا در خانة ابدی اش آرامش داشته باشد. آرامش اصلی آنجاست. جوری زندگی کنیم که وقتی از دنیا رفتیم خانة ابدی مان محل آسایش و آرامش مان باشد.
منبع: کتاب زیبایی و آراستگی، معاونت تبلیغات و ارتباطات اسلامی آستان قدس رضوی
—————————————————————
پی نوشت ها:
1. نحل، 80.
2. پیامبر (صلی الله علیه و آله) می فرمایند: از استعمال سنگ حرام در ساختمان بپرهیزید که مایة ویرانی است. (مستدرک الوسائل، ج 3، ص 472)
3. [از حقوق همسایه بر انسان این است که:] ساختمان منزل خود را بلند نسازد که سبب آزار و اذیت او شود نسبت به اشرافی که به منزل او پیدا می کند، جلوی فضا و دیدگاه او را سد نکند و از ورود و خروج هوای سالم به منزل او جلوگیری نکند. (مستدرک الوسائل، ج8، ص427)
4. مقام معظم رهبری، در دیدار اعضای شوراهای فرهنگ عمومی استان ها، 19/04/1374.
5. امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: خانه را شرافتی است. شرافت خانه به … هم نشینان خوب است و خانه را برکتی است، برکت خانه جایگاه خوب آن … و همسایگان خوب آنست. (مکارم الاخلاق، ص126)
6. امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: خداوند دوست دارد وقتی بنده ای کاری انجام می دهد، محکم و استوار انجام دهد. (وسائل الشیعه، ج 3، ص 230)
7. گفته شد یا رسول الله [انسان] چطور برای خودنمایی و شهرت [خانه ای] بنا می کند؟ فرمودند: خانه را بیشتر از نیازش می سازد تا بر همسایگان خویش تکبر ورزد و بر برادرانش فخر بفروشد. (وسائل الشیعه، ج5، ص338)
8. هر ساختمانی که بیش از حد کفاف باشد، روز قیامت وبال [گردن] مالکش خواهد بود. (وسائل الشیعه، ج 5، ص 337)
صفحات: 1· 2